كتاب انسانم آرزوست

۳ بازديد

در كتاب انسانم آرزوست انساني كه آرزوي مولاناست حتما يك انسان معمولي نيست بلكه انساني است كه نيمه پنهان خود را پيدا كند يعني خود شناسي داشته باشد كسي كه خود را بشناسد خدا را هم مي شناسد با خريد اينترنتي كتاب انسانم آرزوست از سايت مي توانيد اين كتاب تاريخي و كتاب رمان را تهيه كنيد ، خداوند در قرآن مي فرمايند: " هچون كساني كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به خود فراموشي گرفتار كرد نباشيد، و آنها فاسق و گناه كارند "

دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر

كز ديو دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند يافت مي نشود جسته ايم ما

گفت آنكه يافت مي نشود آنم آرزوست

مولانا خود شناسي را از راههاي رسيدن به خدا مي داند. در جستجوي انسان، انسان كامل كم كم به ملاقت با خدا مي رسد. مولانا براي نشان دادن درد و رنج دوري از خدا از فقدان انسان شكايت مي كتد. كساني بودند در اطراف مولانا كه با او اظهار همراهي مي كردند اما هيچكدام در حد و اندازه هاي مولانا نبودند و نمي توانستند انديشه هاي متعالي او را درك كنند. كساني كه فقط مي خواستند خود را نشان دهند با خريد آنلاين كتاب با مطالعه اين  كتاب رمان و كتاب تاريخ انسانم آرزوست مي توان اين انسان را شناخت. مولانا هميشه از ظلمي كه به انديشه مي شود ميگويد و در اين ابيات در جستجوي انساني است كه نه ظلم مي كند و نه با آن كنار مي آيد انساني كه هميشه به ياد خدا هست و خدا نيز او را در اين راه كمك ميكند و به پيروزي مي رساند. مولانا عاشق انساني است كه خودشناسي دارد و با توجه به خود شناسي اش خدا را هم ميشناسد و فقط به دنبال تعالي مقام انسانيت خود است مولانا به دنبال چنين انساني است علاوه بر اينكه آن انسان از جنس انسان اسلام باشد و پر تجربه در اين راه و همنشيني و دوستي با چنين انساني براي او فقط لذت است و بس با خريد آنلاين كتاب انسانم آرزوست ميتوان اين كتاب را درب منزل يا محل كار تحويل گرفت. نهايت آرزو هر انساني همنشيني و دوستي با چنين كسي هست. انسان مورد نظر مولانا كسي هست كه عاشق او باشد مانند شمس كه فنا شدن انسان در وجود كس ديگري از جنس خود است. كشف چنين عاشق و معشوقي آغاز و پايان انسانها به سوي حركت متعالي است و كشف چنين انسانهايي با مطالعه كتاب رمان و تاريخي انسانم آرزوست كمك كننده است . روزي دسته اي از شاگردان سقراط، فضيلت را در ترك همه لذات دنيوي و جسماني ميديدند. از اين رو ژنده پوش در پوشش، گستاخ در كلام و به دور از آدميان بودند و به خاطر ظاهر كثيف همچنين نام محله اي در يونان كه در آن اجتماع داشتند (سگ سفيد) آنها را كلبي مي خواندند. يكي از آنها ديوجانوس بود كه به زخم زبان معروف بود و روزي با فانوس در شهر مي گشت. علت را پرسيدند، جواب داد انسان مي جويم. از اين رو گويند: مولانا نظر به اين قضيه، ابيات بالا را فرمود با خريد آنلاين كتاب انسانم آرزوست مي توانيد با صرفه جويي در وقت و هزينه اين كتاب را تهيه بنماييد. روزي مولانا از حوالي زركوبان مي گذشت از آواز ضرب ايشان حالي در وي ظاهر شد و به چرخ در آمد شيخ صلاح الدين به الهام از دكان بيرون آمد و سر در قدم مولانا نهاد و از وقت نماز پيشين تا نماز ديگر با مولانا در سماع بود. بدين ترتيب بود كه مولانا شيفتۀ صلاح الدين شد و شيخ صلاح الدين زركوب توانست اين لياقت و شايستگي را در خود حاصل كند و جاي خالي شمس را تا حدودي پر سازد با خريد آنلاين كتاب انسانم آرزوست از سايت مي توان اين انسانها را بيشتر شناخت. صلاح الدين مردي عامي و امّي از مردم قونيه بود و پيشۀ زركوبي داشت و از علم و سواد بي بهره بود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد